نوشته شده توسط : محمدآذری


در حمله به سیستان مردم شهر، مقاومت بسیار و اعراب خشونت بسیار کردند بطوریکه ربیع بن زیاد(سردار عرب) برای ارعاب مردم و کاستن از شور مقاومتِ آنها، دستور داد:

و هم از آن کشتگان، تکیه گاهها ساختند و ربیع بن زیاد بَر شُد و برآن نشست و اسلام در سیستان متمکن(جای گیر) شد و قرار شد که هر سال از سیستان هزار هزار درهم به امیرالمومنین دهند با هزار وصیف(غلام بچه) و ....

درحمله به سیستان درسال 30 هجری، ربیع بن زیاد، چنان از پایداری مردم به خشم آمد که دستور دادتا صدری بساختند از اجساد کشته گان، وهم ازنعش مردگان تکیه گاهی درست کردند، و وی برشد وبرآن بنشست وبا مرزبان سیستان، ایران بن رستم آزادخو به مذاکره پرداخت. وچون مرزبان سیستان چشمش به ربیع افتاد وصدراو از کشته گان دید، روبه همراهان نمود وگفت:« میگوینداهریمن به روز فرادید نیاید، اینک فرادید آمد که اندرین هیچ شک نیست...» وبا مرزبان سیستان در بدل دومیلیون درهم وهزار برده وصیف، با هزار جام زرین صلح کرد. درسال 60 هجری، درروزگار معاویه، عبیدالله بن ابی بکره حکمران سیستان از فرمانروای کابل وزابل (که زنبیل یا رتبیل نامیده میشد) یک میلیون درهم حق الصلح گرفت. وچندی بعد حکمران دیگر اموی، عبدالله بن امیه درسال 74 هجری، دربست از زنبیل یک میلیون درهم گرفت .بنابرتاریخ سیستان، چون کار بررتبیل تنگ گشت، یک خروار زر هدیه فرستاد وبا دوهزار هزار درهم صلح کرد، درحالی که عبدالله بن امیه خاص برای خود سیصدهزار درهم از او گرفته بود.

قیام های حمزه پسر آذرک شاری در سیستان نیز اهمیت بسیار دارد.
سیستان که مرکز پهلوانی و فرهنگ ایران باستان بود، به پایگاه خوارج و عیاران در مبارزه با تازیان بدل گشت و سرانجام شیپور آزادی بر بام سیستان به خروش درآمد و دلاوران عیار سیستانی آزادی را به ایران باز گرداندند.
 مردم سیستان نیز قیام کرده و حاکم عرب آنجا را از شهر بیرون کردند.( فتوح البلدان)



:: برچسب‌ها: سیستانیهادرگلستان ومازندران , سیستان , سیستانی , گلستان , گلستان نو , نیمروز , شهرسوخته , زابل , زابلی , زرنج , یعقوب لیث سیستانی , کوه خواجه , رستم , آذری , تکر , بزرگان سیستان , دانشجویان سیستانی , سیستانیهادرتهران , عکس , ایران باستان , ,
:: بازدید از این مطلب : 281
|
امتیاز مطلب : 22
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
تاریخ انتشار : چهار شنبه 14 ارديبهشت 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمدآذری


چرا سیستان و چرا سیستانین؟

با سپاس از دوست و هموطن ناشناسی که به نکته ای مهم اشاره فرمودند، لازم میدانم برای رفع هرگونه ابهام و سوء تفاهمی به نکات زیر اشاره کنم:

هدف از این گزینه و آشکار کردن هویتم هرگز کوچک شمردن دیگر اقوام عزیز این سرزمین کهن نیست؛ زیرا من به همه‌ي این اقوام از آذربایجان تا بلوچستان و از شمال تا خوزستان افتخار می کنم و از هر کجای ایران هم مي‌بودم، با همين اكرام و افتخار از آن یاد می کردم. ضمن اینکه من به همه‌ي مردم دنیا هم عشق می‌ورزم.

هدف این است که به جای پنهان کردن هویتم، با این حرکت سیستان از یاد رفته را به یاد آورم؛ باشد كه انگیزه‌ای در جوانان خوب سیستان ایجاد شود که با تلاش و افتخار به هویت خود، قدمی در سرافرازی این خاک تشنه بردارند و نشان دهند که سیستان و سیستانی هم می‌تواند در پیشرفت و سربلندی ایران عزیز سهیم باشد. اگر بلوچ، ترک، کرد، لر، شمالی و جنوبی هم بودم به همین گونه افتخار می کردم.

قرن‌هاست در اين سرزمين يك جمله‌ي حكيمانه ورد زبان مردم بصير است كه «اثبات شيئ نفي ماعدا نمي‌كند»، يعني لازمه‌ي بودن چيزي نبودن چيز ديگري نيست. گفتن از سيستان، نفي سرزمين‌ها و مردم ديگر دنيا نيست؛ اما هر انساني وام‌دار سرزميني است كه در آن روييده و باليده و بر اوست كه به اداي وام و دين خويش همت گمارد؛ آباداني دنيا و سرافرازي مردم دنيا در گرو شناخت همين وظيفه است؛ وظيفه‌اي كه بايد و بي‌ترديد در رأس همه‌ي علايق بشريت قرار گيرد؛ با توجه به اين بد ونيك و زشت و زيباي همه‌ي جهان، امروزه متعلق به همه‌ي بشريت است.

با همین دیدگاه سالها در خارج از کشور باید خودم را به عنوان یک ایرانی در شرایطی نابرابر به اثبات می رساندم که ایرانی نه تنها تروریست نیست بلکه مثل باقي مردم جهان و حتی در مواردی بهتر از آنها می تواند بیندیشد و خلاق باشد. خوشبختانه آنها باور کردند، روی فکر ایرانی سرمایه گذاری کردند و نتایج ارزشمند این پروژه مورد تحسین آنها قرار گرفته است.

متاسفانه در مملکت خودم هم باید بار دیگر این راه نا هموار را طی کنم. باید به همکاران و مدیران عزیز ایرانی هم ثابت کنم که ایرانی می تواند همگام با محققان غربی تولید علم کند و در مواردی هم حتی پیشگام باشد. اگر ما قرنهاست که در این زمینه دنباله رو غرب هستیم به این دلیل است که خود را باور نداریم و گر نه نبوغ ایرانی قرنها مورد احترام جهان شرق و غرب بوده است.

وقتی تأکید می کنم که من سیستانی و متولد زاهدان هستم، برای این است که به همه‌ي هموطنان عزیز این نکته را یادآوری کنم که: اگر من سیستانی با حداقل امکانات و هوشی متوسط توانسته‌ام قدم کوچکی بردارم، برادر كرد و لر و ترك و تركمن و بلوچ من هم می تواند. هستند جوانان و محققان بسیاری در گوشه و کنار ایران که اگر بخواهند، می‌توانند کارهای بزرگتر و ارزشمندتری ارائه کنند. اگر نوشته های پیشین موجب رنجش دوستان شده است و یا سوء تفاهمی ایجاد کرده است، صمیمانه پوزش می خواهم. با آرزوی موفقیت برای همه شما عزیزان.




داروی سیستانین به انسان تزریق شد

سیستانین با نام تجارتی PNT2258 در انسان تزریق شد.
تزریق این دارو به انسان برای تعیین غیر سمی بودن و دز (dose) مناسب در شهریور ماه سال جاری در آمریکا آغاز گردید و قرار است در 20 بیمار سرطانی برای 6 دوره به مدت 4 تا 5 ماه تزریق شود. در پایان این دوره چنانچه نتایج تحقیق مورد تأیید FDA قرار گیرد، این دارو جهت تعیین اثربخشی در مقایسه با شیمی درمانی وارد فاز 2 انسانی (clinical trial, phase II)خواهد شد. گمان میرود که این اولین داروی طراحی شده بوسیله یک ایرانی است که توانسته در آمریکا چنین موفقیتی را کسب کند. امیدوارم که این آغازی باشد برای خود باوری محققین ایرانی تا بتوانند در عرصه بین المللی قابلیتهای خود را نشان داده و در زمینههای مختلف به ویژه دارویی پیشگام باشند.




نامگذاری سیستانین
ناحیهای از ژن را cis regulatory site مینامند که نقطه اثر این داروهاست. کلمه CISTANIN (سیستانین) میتواند نام مناسبی باشد. اما مادهای به نام سیستانین (cistanin) از گیاهی به نام سیستانکه یا سیستانشه سالسا (cistanche salsa) حدود 26 سال پیش در ژاپن استخراج شده است. به این دلیل توفیق اجباری به دست آمد که ما از کلمه سیستان (SISTAN) به جای CISTAN استفاده کنیم. در اوستا از سیستان به عنوان یازدهمین سرزمین نیک اهورایی یاد شده است. سرزمین تاریخی و پر افتخاری که زادگاه رستم قهرمان اسطورهای شاهنامه است و یعقوب لیث صفاری مردی که نمیخواست سلطان باشد بلکه رستموار در خدمت ایران و ایرانیان بود




سیستانین

کلیه داروهای هدفمند و غیر سمی (شیمیایی) که برای درمان بیماریهای ژنی بویژه سرطان طراحی و سنتز میشوند را، سیستانین نامگذاری کردهایم. ترکیب شیمیایی این داروها از جنس خود ژن است که به این جهت میتوان آنها را میکروژن (microDNA) هم نامید. سیستانین با داشتن کد خاص ژنی، عامل مولکولی سرطان را که آنکوژن (oncogene) نامیده میشود، شناسایی و مهار میکند. چنانچه این عامل در سلول نباشد، سیستانین به مصرف غذایی سلول میرسد. بنابراین انتظار نمیرود عوارض ناگواری در بر داشته باشد. از این روی، برتری قابل توجهی نسبت به شیمی درمانی و داروهای نوترکیب بیولوژیکی دارد. از آنجا که ریشه این نوع بیماریها بطور یقین ژنها شناخته شدهاند، مهار این ژنها نوعی ژن درمانی محسوب می­شوند.
بدهید


سرطان چیست؟

سرطان یک بیماری مدرن نیست؛ در گذشته هم وجود داشته‌است؛ اما امروزه به‌دلیل افزایش آلودگیهای محیط زیست تعداد بیشتری به آن مبتلا میشوند و تعداد بیشتری هم نسبت به گذشته به پزشک مراجعه میکنند.

سرطان یعنی رشد کنترل‌ناشدني سلولها در ناحیهای از بدن؛ این وجه مشترک همه­ی سرطانهاست؛ علی رغم این که چه عاملی باعث سرطان شده و چه آسیبی به سلولها رسیده باشد.

سلولهای سالم بدن طبق برنامهی منظمی رشد میکنند، تقسیم میشوند و می­میرند. در دوران جنینی سلولهای سالم به‌سرعت رشد میکنند؛ اما این اتفاق فقط تا زمانی رخ میدهد که فرد به بلوغ کامل میرسد. در دوران بلوغ در بیشتر نقاط بدن سلولها زمانی رشد میکنند و تقسیم میشوند که لازم است سلولهای تازه را جای‌گزین سلولهای فرسوده، مرده یا در حال مرگ کنند. در مواردی هم که بافتها آسیب (زخم، شکستگی) میبینند، سلولهای سالم به‌سرعت رشد کرده و تقسیم میشوند تا بافت آسیب‌دیده را ترمیم کنند.

سلولهای سرطانی دراین میان نمیمیرند بلکه بی وقفه رشد میکنند، تقسیم می­شوند و به طور مداوم سلول غیر عادی تولید میکنند.
+


تاریخچه

قدیمیترین توصیف سرطان را در نوشتههای مصری میتوان یافت که در آن به غده یا تومور سینه اشاره شده است و مربوط به 1500 تا 3000 سال پیش از میلاد مسیح است. قدیمیترین نمونه‌ي سرطانی هم حدود 1600 تا 1900 سال قبل از میلاد در بازمانده‌ي جمجمه‌ي زنی مشاهده شده است. اسکلت مومیایی شده‌ای در پرو، آثاری از سرطان پوست را نشان میدهد که مربوط به 2400 سال پیش است. شواهد نشان می‌دهد که احتمالا بقراط یونانی اولین کسی است که این بیماری را تشخیص داده، تفاوت غده‌ي خوش‌خیم و بدخیم را توصیف نموده و آن ‌را نام‌گذاری کرده است و چون غده‌ي سرطانی و رگ‌های خونی اطراف آن به خرچنگ شباهت دارد، به همین دلیل بقراط اسم این بیماری را خرچنگ میگذارد که به یونانی کارکینوس[1] نامیده میشود و در ترجمه‌ي آن به انگلیسی carcinos نوشته شده و امروزه هم[2] carcinoma نامیده میشود.


سیستانیهای تهران،سیستانیهادرگلستان ومازندران،گلستان نوهمان نیمروزسابق 09111772048



نامگذاری سیستانین

ناحیهای از ژن را cis regulatory site مینامند که نقطه اثر این داروهاست. کلمه CISTANIN (سیستانین) میتواند نام مناسبی باشد. اما مادهای به نام سیستانین (cistanin) از گیاهی به نام سیستانکه یا سیستانشه سالسا (cistanche salsa) حدود 26 سال پیش در ژاپن استخراج شده است. به این دلیل توفیق اجباری به دست آمد که ما از کلمه سیستان (SISTAN) به جای CISTAN استفاده کنیم. در اوستا از سیستان به عنوان یازدهمین سرزمین نیک اهورایی یاد شده است. سرزمین تاریخی و پر افتخاری که زادگاه رستم قهرمان اسطورهای شاهنامه است و یعقوب لیث صفاری مردی که نمیخواست سلطان باشد بلکه رستموار در خدمت ایران و ایرانیان بود .برگرفته ازسیستانیهای تهران

http://sistanik.blogfa.com/
 



:: برچسب‌ها: سیستان , سیستانیها , سیستانیهادرگلستان , نیمروز , شهرسوختهفزابل , سیستانیهادرتهران , دانشجویان سیستانی , گلستان نو , تکر , طایفه های سیستان , شعرسیستان , ,
:: بازدید از این مطلب : 676
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : یک شنبه 11 ارديبهشت 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمدآذری

سیزده بدرسیستان،سیستانیهادرگلستان نومازندران،سیزده بدروتاریخچه آن،جشنهای ایرانیان،نحسی سیزده دروغ ی

تاریخچه سیزده بدر

در کتابهای تاریخی و ادبی سده های گذشته، که رسم ها، آیین جشن های نوروزی کهن را یاد و یادداشت کرده اند، چون تجارب الامم، آثار الباقیه، التفهیم، تاریخ بیهقی، مروج الذهب، زین الاخبار و نیز در شعر شاعران به ویژه شاعران دورهً غزنوی که بیشترین توصیف جشن ها را در بر دارد اشاره ای به " سیزده بدر " نمی یابیم. پرسش اینجاست که اگر در کتاب های تاریخی و ادبی گذ شته اشاره ای به سیزده بدر و هفت سین نمی یابیم آیا این رسم ها را باید پدیده ای جدید دانست و یا این که، رسمی کهن است، و به علت عام و عامیانه بودن در خور توجه نبوده و با معیارهای مورخان زمان ارزش و اعتبار ثبت و ضبط نداشته است؟

 
 نگارنده حالت دوم را باور دارد. زیرا رسم و آیینی که بدین گونه در همه شهرها و روستاهای ایران همگانی است و در بین همهً قشرهای اجتماعی عمومیت دارد، نمی تواند عمری در حد دو نسل و سه نسل داشته باشد. دیگر این که می دانیم کتابهای تاریخی و شعرهای شاعران، رویدادها و جشن های رسمی را که در حضور شاهان و خاصان دستگاه حکومتی بود، بیان و توصیف می کرد. ولی سیزده بدر، رسمی
 



:: برچسب‌ها: گلستان , سیزده بدر , جشنهای نوروز , جشن های ایرانبان , سیزده بدرودروغ سیزده , مراسمات سیزده بدرفتاریخچه سیزده بدر , سیزده بدردرگذشته , تکر , سیستانیهاردگلستان , ترکمن ها , اقوام گلستان , لشکرسی , نمونه سوال , سیستانیهادر , سیستان , سیستانیهادرتهران , ,
:: بازدید از این مطلب : 358
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : شنبه 10 ارديبهشت 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمدآذری

یعقوب لیث سیستانی ودستوربزرگ اوپس ازتصرف کرمان،سیستانی یکی ازدلایل فارسی صحبت کردن مادرامروز

یعقوب لیث صفار، قهرمان ملی ایرانیان كه تصمیم به پایان دادن به حكومت عرب بر میهن گرفته بود 16 ژوئن سال 868 میلادی شهر كرمان را آزاد كرد. در كرمان بود كه یعقوب دستور اكید داد به زبانی كه او نمی فهمد (عربی)، مكاتبه نكنند. از زمان افتادن ایران به دست عرب، تا آن روز مكاتبات اداری به زبان عربی صورت می گرفت. با صدور دستور اكید یعقوب لیث بود كه «پارسی» بار دیگر زبان رسمی ایرانیان شد و رونق گرفت.
 یعقوب بود كه خواست برای حروفی كه در عربی نیست و در فارسی تلفظ می شود، جانشین بیابند تا خط الرسم تكمیل شود و سالها طول كشید تا ادیبان با هم به توافق رسیدند كه «پ، چ، ژ، گ» را با افزودن نقطه و سركش بر حروف عربی مشابه، به وجود آورند تا تركیب حروف تغییر نكند و مقرر داشتند كه از بكار بردن حروف خاص زبان عربی از جمله «ص، ض، ط، ظ، ث، ح، ع و ء » در واژه ها و اسامی فارسی خودداری شود.
  تكمیل این تغییرات هشتاد سال وقت گرفت و این اصلاحات حروف و تبدیل واژه ها در سال 950 میلادی به پایان رسید و خط الرسم فارسی امروز به دست آمد. باید دانست كه ایرانیان تنها مسلمانان آن زمان بودند كه زبان ملی خود را از دست ندادند. می دانیم كه ایرانیان ساكن «فرارود» و خراسان خاوری (افغانستان شمالی امروز) كه تاجیك خوانده می شوند «پارسی» را از دست نداده بودند و گروهی از آنان با افتخار تمام خود را پارسیوان = پارسیبان می نامیدند.
  یعقوب كه پرچم استقلال طلبی را در سیستان برافراشته بود در سال 862 میلادی هرات و سال بعد سراسر شمال شرقی ایران و تا كابل را از دست عمال خلیفه بغداد بیرون آورده بود.

  یعقوب پس از آزاد كردن كرمان، با همان هدف، فارس و خوزستان را پس گرفت و با خلیفه عباسی مستقیماً وارد جنگ شد، ولی اندكی پس از رد پیشنهاد صلح خلیفه در سال 878 میلادی‏، در خوزستان از بیماری قولنج درگذشت، همانجا مدفون شد و برادرش «عمرو لیث» بر جای او نشست و مصلحت در آن دید كه با خلیفه از در آشتی درآید و خلیفه هم حكومت وی را بر فارس، اصفهان، كرمان، سیستان، مكران (بلوچستان)، سند (ایالت جنوبی پاكستان امروز به مركزیت شهر كراچی) و بخش هایی از خراسان به رسمیت شناخت.


 



:: برچسب‌ها: سیستان , سیستانی , سیستانیهای گلستان , سیستاننی های مازندران , سیستانیهای کرمان , شهرسوخته , نیمروز , گلستان , مطبوعات سیستان , سیستانیهادرتهران , تکر , آذری , گلستان نو , زابل , ,
:: بازدید از این مطلب : 324
|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : شنبه 10 ارديبهشت 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمدآذری

سیستانیها،جایگاه سیستان ازدیدگاه رهبرمعظم
  هرجایی که مردم با همت مثل شما باشند که هم استعداد علمی دارند ، هم استعداد کار ، و هم همت کار کردن ، منطقه با تدبیر امر می تواند روز به روز مراحل پیشرفت را طی کند واین باید حتما در مورد سیستان تحقق پیدا کند وعمل بشود ، سیستان به گردن کشورحق دارد .
از بیانات مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای
 



:: برچسب‌ها: سیستان , سیستانیهادرگلستان , سیستانیهادرتهران , نیمروز , شهرسوخته , زابل , گلستان نو , گرگان , گلستان , مطبوعات گلستان , دانشجویان سیستانی ,
:: بازدید از این مطلب : 445
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : شنبه 10 ارديبهشت 1398 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد